Получи случайную криптовалюту за регистрацию!

𝖡𝖾𝖺𝖼𝗁 𝖢𝖺𝖿é

Логотип телеграм канала @cerscndo — 𝖡𝖾𝖺𝖼𝗁 𝖢𝖺𝖿é 𝖡
Логотип телеграм канала @cerscndo — 𝖡𝖾𝖺𝖼𝗁 𝖢𝖺𝖿é
Адрес канала: @cerscndo
Категории: Цитаты
Язык: Русский
Количество подписчиков: 1.18K
Описание канала:

-🤍- •𝟢𝟨𝟩 ۫࣪

𝖨𝗍'𝗌 𝗆𝖾𝗌𝗌𝖾𝖽 𝗎𝗉 𝗁𝗈𝗐 𝗒𝗈𝗎 𝗀𝖺𝗏𝖾 𝗆𝖾 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝗌𝖼𝖺𝗋𝗌
𝖠𝗋𝖾 𝗒𝗈𝗎 𝗈𝗄𝖺𝗒?
𝖱𝗎𝗇 𝖶𝗂𝗍𝗁 𝖬𝖾 ; @vrclo
⭒࣪Ꞌ🫐 __Бить. ۫⭒࣪

Рейтинги и Отзывы

3.50

2 отзыва

Оценить канал cerscndo и оставить отзыв — могут только зарегестрированные пользователи. Все отзывы проходят модерацию.

5 звезд

0

4 звезд

1

3 звезд

1

2 звезд

0

1 звезд

0


Последние сообщения

2022-08-11 09:50:21
732 views06:50
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:38:31 مدت هاست که عقربه های ساعت ، به عقب بازگشته اند، انگار زمستونه ، هوا سرده و تو مثل همیشه روی همون نیمکت چوبی نشستی ومیون تک تک انگشت های ظریفت همون کتابِ همیشگی آروم‌ گرفته و انگار هنوز هم عادت نداری آخرین دکمه ژاکتت رو ببندی ، هنوز هم وقتی غرقِ دنیایِ کتاب هات میشدی سرمایِ دونه های برف رو فراموش میکردی و حالا انگار انگشت های ظرفیت از سرما قرمز شده بودند ، اما جهانِ نامه های نانوشته ات دنیای گرمی دارند ، بنویس از عطرِ خنک روی یقه ژاکتت ، بنویس از سفید پوش جهان اطراف نیمکت قهوه ای رنگت گویی قلم میانِ دست هایت گرما میبخشد به روحِ جنگل سفید پوش موهایت؛
1.5K views06:38
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:38:14
1.4K views06:38
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:36:10 مشخص نبود ، درست چه زمانی بود که دیگر ثانیه ها به جلو حرکت نکردند ، از همان روز آغاز شد ، خسته بود خسته تر از همیشه!
1.5K views06:36
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:35:42 رهگذران خیابونِ ٣٤ اُمِ لندن هم شب هارو میپرستیدن ، گویی قدم زدن بر زیرِ آسمون مشکی پوشِ شب که حال ماه همانند چشم هایش به آدم ها مینگریست ، دنیای کوچک خیابان را به نفس کشیدن وا میداشت-
قدم زدن کنار آن ها تفاوت هایشان را کم و بیش آشکار میساخت ، همانند همان پیر مردی که نونِ کروسان گرم میان دست هایش روح کلاسیکش را به نمایش میگذاشت؛
مردمِ اینجا میونه شون با کلمات خوبه ، هرشب لابلای صحبت هاشون با کلماتِ آبی رنگِ رویاهایشان بازی میکنند و همانند افسانه ای فراموش گشته برای همدیگر بازگو میکنند ، آنها هیچ گاه اینجارا فراموش نخواهند کرد-
- در پی جهانی برای آزادی
1.2K views06:35
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:34:30
976 views06:34
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:33:49 «صدف را کنار گوش هایش میگذاشت تا برای همیشه صدای اقیانوس را از میانِ شیار های صدفی که با موج هایش زندگی کرده است بشنود!»
931 views06:33
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:33:23 اون عاشق دریا بود ، ساعت ها روی شن های ماسه قدم میزد و نگاهش رو به تک تک موج های ساحل میدوخت که همراه با ریتمی آروم بر روی پاهاش به رقص در میومدن .ساحل همون جایی بود که او برای همیشه مارو ترک کرد ، و حالا قهوه نیمه سرد او به همراه آخرین برگه هایی که دست هایش اون هارو لمس کرده بود روی میز چوبی کنار ساحل به جا مانده بودند، نوشتن رو دوست داشت انگار روحش رو زنده میکرد اما این بار آخرین نوشته او کلماتی کوتاه اما پر معنا بودند؛
" روزی بالاخره دریا من را با خواهد برد ، همانند هر چیز دوست داشتنی که مارا به مرگ دعوت میکند ، دریا هم روزی من رو توسطِ خودش به عمق سکوت خواهد کشوند "
١٦ جولای ١٩٩٨ - ايستگاه خاطرات
875 views06:33
Открыть/Комментировать
2022-07-31 09:32:47
787 views06:32
Открыть/Комментировать
2022-07-29 00:34:19
825 views21:34
Открыть/Комментировать