Адрес канала:
Категории:
Цитаты
Язык: Русский
Количество подписчиков:
1.18K
Описание канала:
-🤍- •𝟢𝟨𝟩 ۫࣪
𝖨𝗍'𝗌 𝗆𝖾𝗌𝗌𝖾𝖽 𝗎𝗉 𝗁𝗈𝗐 𝗒𝗈𝗎 𝗀𝖺𝗏𝖾 𝗆𝖾 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝗌𝖼𝖺𝗋𝗌
𝖠𝗋𝖾 𝗒𝗈𝗎 𝗈𝗄𝖺𝗒?
𝖱𝗎𝗇 𝖶𝗂𝗍𝗁 𝖬𝖾 ; @vrclo
⭒࣪Ꞌ🫐 __Бить. ۫⭒࣪
Рейтинги и Отзывы
Оценить канал cerscndo и оставить отзыв — могут только зарегестрированные пользователи. Все отзывы проходят модерацию.
5 звезд
0
4 звезд
1
3 звезд
1
2 звезд
0
1 звезд
0
Последние сообщения 3
2022-06-29 18:28:24
477 views15:28
2022-06-29 18:26:00
بابایی شروع میکنه به گذاشتن نوشته هاش توی دیلیش
منی که هارتم ذره ذره آب میشه:
430 views15:26
2022-06-29 18:22:29
«بارنی معمولا میگفت: نمی دانیم کجا داریم
میرویم،ولی خود رفتن مزه میدهد،مگر نه؟»
-قصرآبی،ال.ام مونتگومری
352 views15:22
2022-06-29 18:22:08
به تاریخ ها و ساعت ها اهمیت زیادی میداد ، همیشه گوشه دنج کتابخونه رو پیدا میکرد و مینشست او تنها بود تنهایِ تنها بین هزاران رهگذره خیابان های شهری که تمام عمرش رو پا به پای آنها قدم زده بود؛
میدونی ونوس آدم ها برای اون انسان هایی بی معنا و غیر قابل درک بودن ، همیشه میگفت چه اشکالی داره ؟ کلمات موسیقی روح من رو مینوازن و آواز جنگل تسکینی برای نوازش قدم های خستم، ارتباط با آدم ها شاید سخت ترین کار ممکن باشه اما پیروی از موسیقی درونم و نوشتن از دنیایی که زاده ذهن منه ،همیشه آسون ترین راه برای ارتباط گرفتنن - خاطرات من همین یک فنجون قهوه و درخت پیر قدیمیه کنار کتابخونست ،عجیبه نه؟ من با همیناست که نفس میکشم !
-موسیقیِ کلاسیک وارِ راک او؛
- ١٨:١٨ ؛ ٣٥ مارس "١٨٦٠ "
374 viewsedited 15:22
2022-06-29 18:21:58
348 views15:21
2022-06-29 18:21:33
این روز ها آدم ها یه چیز رو خوب یاد نگرفتن؛
اون هم زنده بودنِ صرفا زندگی به معنای نفس کشیدن نیست !
زنده بودن تا زندگی کردن هزاران کلمه فاصله داره ، زندگی کردن لبخند رو روی لب هات نقاشی میکنه، اما هیچ نقاشی از اول خالق یک لبخند نبوده ! زندگی کردن جسارت میخواد-
ولی تو زندگی کردنو یاد بگیر از هیچ چیز نترس ، باشه ؟
315 views15:21
2022-06-29 18:21:19
آرامش شب رو همیشه به خورشید روز ترجیح میداد ، میدونی شب همه جا ساکت بود و تاریک ، تو شب همه چیز روشن تره انگار مردم تو طول روز ، کار میکنن ،کتاب میخونن ، آهنگ گوش میدن ، کافه میرن و عطر قهوه هارو میچشن ، روی تمام خیابون ها ردی از قدم هاشون میزارن و لبخند میزنن اما این ها فقط نمادی از ظاهر روشن اونهاست ، پس بخش واقعی چی میشد ؟ روحشون صبح ها گوشه ای کنار ساحل مینشست تا شب بشه و دریای جسمشون آینه ستاره چشم هاشون بشه و آروم بگیره ، واسه همون بود که ساعت "٥:٠٥" دقیقه صبح رو همیشه دوست داشت هوا میونِ روشنی و تاریکی غرق شده بود جایی که هنوز یاد آوری میکرد تا روشن شدن جهان زمان برای خودت بودن داری ،برای فرار ، برای رقص زیر بارون ،برای خنده ،برای فریاد تو هنوز زمان برای رها شدن زیاد داری ؛
342 views15:21
2022-06-29 18:21:08
-5:05 Am-
312 views15:21