Получи случайную криптовалюту за регистрацию!

به تاریخ ها و ساعت ها اهمیت زیادی میداد ، همیشه گوشه دنج کتابخ | 𝖡𝖾𝖺𝖼𝗁 𝖢𝖺𝖿é

به تاریخ ها و ساعت ها اهمیت زیادی میداد ، همیشه گوشه دنج کتابخونه رو پیدا میکرد و مینشست او تنها بود تنهایِ تنها بین هزاران رهگذره خیابان های شهری که تمام عمرش رو پا به پای آنها قدم زده بود؛
میدونی ونوس آدم ها برای اون انسان هایی بی معنا و غیر قابل درک بودن ، همیشه میگفت چه اشکالی داره ؟ کلمات موسیقی روح من رو مینوازن و آواز جنگل تسکینی برای نوازش قدم های خستم، ارتباط با آدم ها شاید سخت ترین کار ممکن باشه اما پیروی از موسیقی درونم و نوشتن از دنیایی که زاده ذهن منه ،همیشه آسون ترین راه برای ارتباط گرفتنن - خاطرات من همین یک فنجون قهوه و درخت پیر قدیمیه کنار کتابخونست ،عجیبه نه؟ من با همیناست که نفس میکشم !
-موسیقیِ کلاسیک وارِ راک او؛

- ١٨:١٨ ؛ ٣٥ مارس "١٨٦٠ "