Получи случайную криптовалюту за регистрацию!

هم اکنون که برایت مینویسم بر روی شن های ساحل در حال قدم زدن هس | 𝖡𝖾𝖺𝖼𝗁 𝖢𝖺𝖿é

هم اکنون که برایت مینویسم بر روی شن های ساحل در حال قدم زدن هستم ؛ با خود می اندیشیدم که رد قدم ها گاه و بی گاه همانند خاطراتی از امروز روی شن ها مینشینند و با گذری از ثانیه های زمان به سرعت پاک میشوند، همانند زمان! زمان هم همینقدر سریع میگذرد همانند اکنونِ من که ٢١ سالم است و این بار دید دیگری به این دریا دارم ، به یاد می آورم روزی را که تنها ۱۷ سال سن داشتم همان روزِ سرد که عطر باران را مهمانِ انگشتانم گشته بود؛ آن روز ها همه چیز جهانِ خودشان را داشتند ؛ هم اکنون ۲۱ سال زندگی کرده ام و این به آن معناست که لبخند ها و اشک هایِ مردم را نه تنها با چشم هایم بلکه با قلبم لمس کرده ام، میان آنها نشست و برخاست کرده ام -
دست هایشان را لمس کرده ام و حرف های نهفته قلبشان را خوانده ام ؛ اما میدانی من حس میکنم تمامِ آنها به نوتِ موسیقی دریا احتیاج دارن همان نوتی که روحشان را در میانِ سکوت لب هایشان میخواند؛ میدانی آنها آبیه بی پایان دریا را میخواهند -
- ایستگاه مارسی ٥ ژوئن ۱۹۹۷